الیناجانالیناجان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

پرنسس کوچولوی ما

بی تابی های الینا

امروز ٩١/٠٣/١٧ ساعت ١ ظهر ، الینای من دیشب خیلی مامان را اذیت کردی تا ساعت ٣ که نخوابیدی از همه بدتر جیغ زدنهات بود که با جیغ هر چیزی را می خواستی که اعصاب من و بابات را واقعاً خرد کرده بودی اصلاً نمی دونستیم چی می خوای و همش گریه می کردی الان من سرکارم ولی خیلی  خسته ام  و خوابم میاد تاز گی ها یاد گرفتی خیلی شبها دیر میخوابی جیغ زدنت هاتم زیاد شده که نه من و نه بابایی این را نمی پسندیم اینطوری اکثر مواقع از دست جیغ هات ما سردرد می گیریم باید یه کاری بکنم که شبها به موقع بخوابی و جیغ زدنت های کمتر بشه  امیدوارم موفق بشم. در ضمن دیروز بردیمت  عروسی ایندفعه دختر خوبی بودی اذیت نکردی . تازه بهت کلی خوش ...
13 مهر 1391

الینا جونم در ١٣.٥ ماهگی:

 دیگه چهار دست و پا نمیری خیلی خوشگل راه میری . شروع کردی به حرف زدن  یه چیزهای  میگه مثلاً : بابا - ماما - ایی - اژیژ - در ضمن خیلی شیطون شدی  کارهات خیلی بامزه و خندار شده . این ماه رفتیم عروسی اولین عروسی بود که می بردمت ولی خیلی شیطونی کردی محمدرضا پسرعمه ات یاد گرفته بهت میگه الینا کوپول و وقتی میگه ما کلی می خنمدیم آخه خیلی بامزه میگه تو هم خیلی دوست داری باهاش بازی کنی راستی نازنینم این روزها روزهای امتحاناتم روزهای سختی دارم می گذرانم هم درسهام سنگینه و هم مجبورم ساعاتی دور از تو باشم البته به شما که بد نمیگذره چون بابایی حسابی تو حیاط بازیت میده و پارک میبردت تو هم که دردری هستی حسابی بهت خوش میگذره و ...
13 مهر 1391
1